در پى باران

در پى باران
سفر كردى
شهر به شهر
چشم به چشم
بى خبر از بغض گلويم
هزاران ترانه سر دادى
تا راه گشايى
براى سفرت
حال راه باز است
چون كوير
زير پايم گسسته اى
هزاران آه
كه دامن گير شود
هر مسافرى که از آن می گذرد

م.فردا
١٣٩٠/٠٥/٣٠

شما میتوانید دیدگاهی بگذارید، یا بازخوردی از سایتتان.

دیدگاهی بگذارید

عضو خوراک مطالب شوید مرا در توییتر دنبال کنید!