بایگانی جولای, 2011

لبخندی بر لبان تو


خوشحال می شوم چو گویی دنیا به من داده اند آنگه که لبخند بر لبان تو می بینم م.فردا 1390/04/30

احساس راستین


احساس راستین آن است که با گذشت زمان کم مشود گر همیشه عاشق بودی در حضور و غیابش آنگه خود عاشق بخوان م.فردا 1390/04/30

بهشت


جهان بهشت می شود گر خنده بر من زنی جام شراب می دهی در هر نگاه و ناز م.فردا 1390/04/30 -= تقدیم به دوستی که بیش از همه از من رنجید، ببخش برای تمام نادانی هایم =-

مشکلات بسیار


بارها دل تنگ می شود برای دیدنش ولیکن تماس ممکن نیست مشکلات بسیار ساخته ام دگر افزونش نکنم م.فردا 1390/04/30

قفس


از پشت پنجره چو بلبل می خوانی مرغ در قفس را به آن می رانی چو خود در قفس باشی باز چونین می خوانی؟ م.فردا 1390/04/29

حفاظت شده: مدت هاست


هیچ چکیده‌ای موجود نیست زیرا‌این یک نوشته حفاظت شده است.

مشکلی دیگر؟


دگر دعوایی در کار نیست دگر برای بنزین در صف نمی ایستد پشت چراغ قرمز به صدای بوق ممتد مسافر کش ها گوش نمی دهد دگر خبری از سفر شعر خواندن تعمیر ماشین دوربین و عکس نیست آری او از همه ی اینها راحت شده است حال نگران مردم است کین چنین به بی راه […]

خنده بر لبان تو


می خندی به تمام نوشته هایم به تمام افکارم و به زندگی ام خوشحالم که تمام حماقت های من خنده ای بر لبان تو نشاند م.فردا 1390/04/28

می مانم


نه از مرگ می خوانم نه از رفتن می مانم و همه را از نو می سازم تمام آنچه را تو نابود کرده ای م.فردا 1390/04/28

به همین آهستگی


[youtube=http://www.youtube.com/watch?v=qKj9ZMfiAJs&rel=0&w=600] به همین آهستگی که می خوانی جانم ز تن می رود و امیدی نه به فردایی هست و نه بازگشت تو به همین آهستگی در کنج حیاط متروک خانه ام جانم ز تن می رود م.فردا 1390/04/28

عضو خوراک مطالب شوید مرا در توییتر دنبال کنید!