شوکه می شوند
از دیدن نفس های آخرم
گریه نمی کنند
سکوت مرا برده است
سال هاست
که سکوت
مرگ تدریجی مرا
در خود جای داده است
من
به گوش های خود شک می کنم
صدای گریه ی کیست کین چنین می رسد به گوش؟
برای من؟؟
کودکی، برای پرنده ای مرده بر زمین
اشک ها می ریزد
فریاد ها می کند
ولیکن همه بر سر تخت من
تنها شکه می نگرند
انتظارشان سر آمده
نفس های آخر است
و حال صدای بوقی ممتد
م.فردا
1390/04/12